با سلام و عرض احترام

زمانی که تحصیلات دبیرستانی را می گذراندم معلم ریاضی همیشه می‌گفت فهم صورت مسئله نیمی از راه حل را در اختیار دارد. به مرور زمان تجربه‌های زندگی‌ام به من نشان داد که عدم شناخت از صورت مسئله راه حل را غیرممکن می‌کند. جهش تورم نیز همانند مسئله‌ای است که عدم درک آن سبب شدت افزایش آن می‌شود. در اینجا مایلم اشاره نمایم که تورم،بیماری اقتصادی ناشناخته‌ای همانند کرونا نیست که جهان در حال حاضر از درمان آن ناتوان است. بلکه بیشتر شبیه به بیماری‌هایی همچون طاعون،مالاریا و… است که مدت‌هاست راه درمان آن پیدا شده است. اقتصاددانان دریافته‌اند که تورم،ناشی از رشد نقدینگی نامتناسب با تولید ناخالص داخلی است،که موجب کاهش ارزش پول شده است و کاهش ارزش پول نیز ارتباط مستقیم با افزایش سطح عمومی قیمت‌ها دارد. پس از بررسی خلاصه و مفید، از کاهش ارزش پول نتیجه حاصل می‌شود که علت اصلی آن خلق پول بدون پشتوانه رشد اقتصادی است که بعد از آن باعث افزایش قیمت‌ها یا شوک هایی همانند شوک ارزی اتفاق می‌افتد و نه برعکس آن.

در اکثر کشورهایی که از تورم معمولی به تورم‌های بالا و از تورم‌های بالا به تورم‌های فوق بالا یا به اصطلاح کمرشکن غلطیده اند. سعی شده که به عناوین مختلف تورم را به آینده پرتاب کنند و عدم برنامه ریزی های اقتصادی موجب پایداری تورم در آن کشورها شده است.زیرا که اقتصاددانان آن کشورها به جای استفاده از یک لنگر مرسوم برای ثبات بخش اقتصاد سرزمینشان ،از یک لنگر منسوخ استفاده نموده اند.

مطالعه کتاب‌های مختلف از سیاست‌گذاری اقتصادی در کشورهایی که با تورم مواجه اند نشانگر این است که لنگر نرخ ارز هیچ وقت و هیچ جا لنگر مناسبی برای ثبات قیمت‌ها نبوده و نمی باشد.

بررسی ثبات قیمتی در کشورهای موفق و پیشرفته نشانگر این است که نوسان قیمت های نسبی یا نرخ ارز را با تورم اشتباه نگرفته‌اند و تعهد و مسئولیت خود را به ثبات قیمتی کالاهای مصرفی معطوف کرده اند ،نه نوسان یک نرخ در یک سبد.

بنابراین برای جلوگیری از تکرار بی ثباتی اقتصادی نیاز به هم اندیشی و همکاری می باشد. در اینجا جا دارد از اثرات مخرب تورم در صنعت بسته‌بندی را  مورد مطالعه قرار دهیم. اگر در صنعت بسته‌بندی نرخ مواد اولیه آن به صورت جهشی بالا رود صنعت کشور دچار رکود بیشتر در بخشی مصرف خواهد شد.

همانگونه که مطالعه نشان می‌دهد بیشتر از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی به مصرف خانواده ها تعلق دارد (قدرت خرید خانوارها با توجه به وضعیت تورم به صورت مستمر کاهش بیشتری خواهد یافت). همانگونه که در صنعت بسته‌بندی تجربه می‌کنیم،با توجه به افزایش قیمت ها صنایع دیگر کشور ،تمایلی به بسته‌بندی سلولزی نشان نمیدهند و روز به روز اشتیاق ، جهت بسته بندی کارتونی کم و کمتر می‌شود.

در این حالت عرضه مواد اولیه بسته بندی بیشتر ولی تقاضا منفی خواهد شد.بنابراین مجدداً از تولیدکنندگان مواد اولیه کشور درخواست می‌شود برای برون رفت از این معضل ارائه طریق فرمایند تا در آینده دور یا نزدیک دچار مشکل در تولید نشوند.

ادامه مطالب در روزهای آینده

با تشکر طهماسبی